امروز دلم دوباره شکست….
از همان جای قبلی…!
کاش می شد آخر اسمت نقطه گذاشت
تا دیگر شروع نشوی….
کاش می شد فریاد بزنم… پایان!
دلم خیلی گرفته!….
کلافه ام . . .
درست شبیهِ لحظه ای که مادربزرگ
نمی تواند سوزن نخ کند...!!
خیلی سخته با بغض بنویسمو با خنده بخونن!!!
سیر شده ام بس که از آدم ها زخم خورده ام !!
خدا خیرتان دهد به من محبت دروغین تعارف نکنید !!
من سیرم …!!,
هدی
جمعه 12 اسفندماه سال 1390 ساعت 05:24 ب.ظ